چکیده
فرایند سرمایه گذاری از پرداخت و ایجاد تعهد مالی و تحصیل یک یا چند نوع دارایی به منظور کسب منافع آتی آغاز می شود و با مدیریت ثروت سرمایه گذاران به انجام می رسد. این ثروت شامل مجموع دارایی ها و درآمد فعلی و ارزش فعلی درآمدهای آتی است که بر اساس مفاهیم ارزش و قیمت و خلق و استهلاک آن ها صورت بندی و تنظیم می شود. هدف سرمایه گذاران رشد و توسعه سرمایه خود و بهره مندی از منافع آن در آینده است و از همین روی ممکن است سرمایه خود را به مدت طولانی و طی سالها و دههها نگهداری نموده تا از سود و منافع آن بهره مند شوند. سرمایه گذاری حسب موضوع به دو گروه واقعی و مالی تقسیم میشود که در سرمایه گذاری واقعی موضوع و گزینه سرمایه گذاری، دارایی فیزیکی از قبیل؛ املاک و مستغلات، ماشین آلات و تجهیزات، فلزات گران بها و سایر اقسام کالا است و در مقابل نیز، خرید و نگهداری اوراق بهادار مانند سهام، اوراق بدهی و سایر اقسام حقوق مالی به عنوان سرمایه گذاری مالی محسوب میشوند.
هر سرمایه گذار قبل از اقدام به سرمایه گذاری به یک طرح کلی مالی شامل ترکیب دارایی های موضوع سرمایه گذاری، میزان ریسک مورد پذیرش، افق سرمایه گذاری و بازده مورد انتظار نیازمند است. البته موضوع تنوع بخشی و مدیریت ریسک سبد سرمایه گذاری دارای بیشترین اهمیت است و بهتر است ثروت افراد که به صورت داراییهای مختلف نگهداری می شوند، به شکل واحد و در قالب یک سبد ارزشیابی و مدیریت شوند.
فرصتهای سرمایه گذاری قابل توجهی در بازار داخلی کشور برای شهروندان وجود دارد که شامل؛ مشارکت در ایجاد و تحصیل دارایی های مولد و حضور در بازارهای اولیه سرمایه گذاری و همچنین، سرمایه گذاری در بازارهای پول و ارز، املاک و مستغلات، فلزات گرانبها، سرمایه گذاری های خطرپذیر(استارت آپ ها) و فعالیت در بازارهای بدهی و سهام می باشد. اما تصمیم گیری درباره سرمایه گذاری مستلزم توجه به میزان پس انداز و توان مالی و اعتباری و تناسب آن با سرمایهگذاری در بازار هدف، نقدشوندگی، بازدهی مورد انتظار، درجه ریسک پذیری، افق سرمایهگذاری و مطلوبیت نهایی از دیدگاه سرمایه گذار است.
واژگان کلیدی
ثروت: (Wealth) مجموع داراییهای واقعی(فیزیکی)، مالی و انسانی را «ثروت» میگویند که هریک از این داراییها ایجادکننده مطلوبیت هستند.
سرمایه گذاری: (Investment) اختصاص دادن پول یا دارایی برای کار، پروژه یا دارایی دیگری با انتظار سود و منافع از آن در آینده است. سرمایهگذاری تعهد پول یا سرمایه برای خرید وسایل یا داراییهای دیگر، به منظور به دست آوردن منافع از آن است.
مدیریت ثروت: (Wealth Management) یکی از گرایش های سرمایهگذاری است، که از ترکیب فعالیتهای گوناگون و مرتبط از جمله برنامهریزی مالی، مدیریت سبد سهام سرمایهگذاری و خدمات مشاورهای سرمایهگذاری و امور حقوقی تشکیل شدهاست.
طرح ثروت خصوصی: (Private Wealth Plan-(PWP)) طرح ثروت خصوصی، براساس سیاست های سرمایه گذاری و استراتژی های اقتصادی و مالی و توجه به مزیت های مالیاتی، الگوی بهینه تخصیص دارایی ها و تشکیل سبد سرمایه گذاری را برای افراد و خانواده ها تعیین می کند.
1. مقدمه
سرمایهگذاری به معنای اختصاص یک دارایی یا تعهد به پرداخت برای تحصیل دارایی دیگری است که با انتظار کسب سود و منافع و یا افزایش ارزش در آینده صورت می پذیرد. به گونه ای که وقتی کالا یا اموالی با هدف سرمایه گذاری خریداری می شود، هدف از تحصیل آن مصرف نیست بلکه استفاده از آن در آینده برای حفظ و یا افزایش ارزش و کسب ثروت است و از همین روی در علم اقتصاد به معنای خرید کالایی که اکنون مصرف نمیشود اما در آینده فرد به آن نیازمند خواهد شد. در علم مالی نیز، سرمایهگذاری به این معنا است که فرد یک داراییِ مالی مانند سهام یا سایر اوراق بهادار را خریداری می کند تا ضمن حفظ ارزش داریی هایی که احتمال کاهش ارزش و استهلاک دارند، از سود دریافتنی یا افزایش قیمت آن دارایی ها بهره مند شوند.
2. صورت بندی مسئله
سرمایه گذاری شخصی چیست و آموزش و یادگیری آن چه اندازه اهمیت دارد؟ آیا اشخاص حقیقی که دارای درآمد ثابت و پایداری هستند و دوران پس از بازنشستگی را نیز با استفاده و بهره مندی از پس انداز و صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی و بیمه سپری خواهند نمود به سرمایه گذری شخصی نیازمندند؟ آیا سرمایه گذاری صرفا برای افراد کارآفرین، توسعه گرا، خطرپذیر و یا سوداگر کاربرد دارد و یا برای افراد عادی که تنها در اندیشه زندگی آرام و رفاه و آسایش معقول هستند نیز کاربرد دارد؟
3. ادبیات موضوع
سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی که برای مدتی نگهداری خواهد شود و مستلزم مدیریت ثروت صاحبان سرمایه است. این ثروت شامل مجموع درآمد فعلی و ارزش فعلی درآمدهای آتی است؛ بنابراین ارزش فعلی و مفهوم بهره مرکب میتواند نقش مهمی را در این فرایند داشته باشد. منابع مالی و منابع قابل تبدیل به پول، سرمایه خوانده میشوند. نیروی انسانی نیز نوعی از سرمایه محسوب میشود. البته سرمایه میتواند نقد یا غیر نقد باشد و سرمایه نقدی همان پول است و سرمایه غیر نقدی شامل انواع داراییها است که افراد در اختیار دارند. پول نقدینگی است که در دسترس است و قابل تبادل سریع است اما سرمایه دارای مدت زمان و طول عمر زیادتری بوده و به منظور ایجاد ثروت در فرایند سرمایه گذاری استفاده میشود.
انواع بازارها و دارایی های قابل سرمایه گذاری شامل؛ املاک و مستغلات - کالاهای فیزیکی- ماشین آلات و تجهیزات - فلزات گران بها - اوراق بدهی - سپرده بانکی – سهام - صندوق های مشترک سرمایه گذاری (صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت- صندوق سرمایه گذاری در سهام- صندوق سرمایه گذاری مختلط - صندوق سرمایه گذاری قابل معامله) - پول خارجی (ارز) - رمرز ارز و پول دیجیتال است.
نظریههای سرمایهگذاری
سرمایهگذاری به معنای تغییر در حجم سرمایه موجود در یک جامعه در طی یک دوره بوده و موجب تغییر در ظرفیت تولیدی جامعه به سه شکل: سرمایهگذاری در ماشین آلات و تجهیزات؛ سرمایهگذاری در ساختمان و زیرساخت ها و سرمایهگذاری در موجودی کالاست. اقتصاددانان در تلاش هستند تا رابطه مخارج سرمایهگذاری را با عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری تبیین نمایند. دو نظریه مهم سرمایهگذاری عبارت از: نظریه اصل شتاب، مربوط به کلاسیکها و نظریه کارایی نهایی سرمایهگذاری، مربوط به کینز است. مخارج سرمایهگذاری در اقتصاد کلان تحت تأثیر عوامل زیادی همچون درآمد ملی، نرخ بهره، انتظارات، امنیت سیاسی و اقتصادی و غیره قرار دارد. اقتصاددانان کلاسیک و کینز، معمولا فرض را بر این میگذاشتند که سرمایهگذاری، تابعی از نرخ بهره است. اما از سالهای پس از جنگ جهانی دوم اهمیت نرخ بهره بهعنوان یک عامل اساسی تعیینکننده سرمایهداری مورد تردید قرار گرفت. بهویژه، مطالعات تجربی اولیه حاکی از آن است که سرمایهگذاری نسبت به تغییرات نرخ بهره تقریبا غیرحساس است و در نتیجه این مطالعات، نظریههای مختلف سرمایهگذاری ارایه گردید.
انواع سرمایهگذاری
سرمایه گذاری جایگزینی(جبران استهلاک): به آن بخش از مخارج سرمایهگذاری گفته میشود که برای جبران فرسودگی و استهلاک سرمایه مولد اعم از سرمایه کسب و کار و مسکونی و صورت میگیرد تا توان تولید و ظرفیت تولیدی اقتصاد کاهش نیافته و حفظ شود.
سرمایهگذاری خالص: به آن بخش از سرمایهگذاری که به افزایش ظرفیت و توان تولیدی کالا و خدمات اقتصادی منجر میشود.
نظریه شتاب ساده سرمایهگذاری
نظریه شتاب ساده سرمایهگذاری (Acceleration principle theory) در سال ۱۹۱۷ توسط کلارک مطرح شد. کلارک برای بیان نظریه خود فروضی را در نظر گرفت:
۱. نسبت سرمایه به تولید مقدار ثابتی است.
۲. بنگاهها سرمایه راکد و بیکار در اختیار ندارند.
۳. سرمایه موردنیاز برای تولید بی درنگ تهیه میشوند. به عبارت دیگر اگر برای تولید کالا نیاز به افزایش موجودی سرمایهای باشد فراهم ساختن کالاهای سرمایهای بدون نیاز به زمان و بدون افزایش قیمت میسر است.
این نظریه بیان میدارد که سرمایهگذاری خالص، به سطح تغییرات تقاضای کل (سطح تغییرات درآمد) و سرمایهگذاری جایگزینی به موجودی سرمایه دورههای قبل بستگی دارد و تاکید نظریه شتاب بر این نکته است که عامل تعیینکننده سرمایهگذاری، سطح درآمد دوره جاری نیست؛ بلکه میزان سرمایه گذاری به سرعت افزایش تولید جامعه وابسته است.
بدیهی است، برای تولید، مقدار ثابتی از محصول و مقدار معینی از عوامل تولید مورد نیاز می باشد ولی اگر سطح تولید بالا رود، عوامل مورد نیاز برای ایجاد آن نیز باید افزایش یابد. همچنین، افزایش سطح سرمایه گذاری مستلزم شتاب در افزایش تقاضای کل نسبت به دورههای قبل است و به همین دلیل، نظریه شتاب نام گذاری شده است. بنابراین با افزایش تولید، موجودی سرمایه مورد نیاز نیز افزایش مییابد. نظریه ساده شتاب نشان میدهد که در یک دوره، برای تولید یک واحد محصول به چند واحد سرمایه نیاز است.
نظریه شتاب انعطافپذیر
نظریه شتاب انعطافپذیر(Flexible Acceleration Theory) گاهی نظریه تعدیل جزیی (Partial Adjustment Mechanism) نامیده میشود. تئوری مزبور همانند نظریه شتاب است با این تفاوت که بنگاهها به محض پی بردن و اطلاع از میزان بهینه سرمایه به آن دست نمییابند بلکه مدت زمانی طول میکشد تا اندازه واقعی سرمایه به میزان مطلوب آن تغییر و تعدیل صورت گیرد. با این فرض یک تفاوت اساسی بین نظریه شتاب ساده و انعطافپذیر به وجود میآید: در نظریه شتاب ساده سرمایهگذاری خالص تابعی مستقیم و متناسب از تغییرات تقاضای کل است اما در نظریه شتاب انعطافپذیر یا مدل تعدیل جزیی، سرمایهگذاری خالص تابعی از سطح تقاضای کل است نه تغییرات آن. از طرف دیگر در هر دو مدل، سرمایهگذاری جایگزین تابعی از موجودی سرمایههای دوره قبل خواهد بود.
نظریه نئوکلاسیک سرمایهگذاری
این نظریه توسط یورگنسون دردهه ۱۹۶۰ مطرح شد. ایشان قصد داشت رفتار سرمایهگذاری را با استفاده از نظریه بهینهسازی متعارف و بر پایه اقتصاد خرد توضیح دهد و نظریه کاملتری نسبت به نظریات شتاب ساده و نظریه کنیز ارایه دهد. بر اساس نظریه نئوکلاسیک سرمایهگذاری، تعیین میزان مطلوب سرمایه نیاز به در نظر گرفتن فروض غیر واقعی مانند ثابت بودن نسبت سرمایه به تولید نیست؛ بلکه میزان مطلوب سرمایه با استفاده از فرمول بهینهسازی تولید در اقتصاد قابل استخراج است. ایشان در جمعبندی نظر خود عوامل موثر بر سرمایهگذاری را به صورت زیر بیان نمود:
۱. افزایش سطح تقاضای کل، که سبب افزایش میزان سرمایه مطلوب و همچنین افزایش سرمایهگذاری میشود و بر عکس.
۲. افزایش نرخ بهره، سبب افزایش هزینه اجاره حقیقی سرمایه و بنابراین سبب کاهش میزان مطلوب سرمایه و کاهش سرمایهگذاری میشود و بر عکس.
۳. افزایش نرخ تورم انتظاری، سبب کاهش هزینه اجاره حقیقی سرمایه و به تبع آن باعث افزایش میزان مطلوب سرمایه و افزایش سرمایهگذاری میشود و برعکس.
۴. افزایش نرخ استهلاک، سبب افزایش هزینه اجاره حقیقی سرمایه و بنابراین سبب کاهش میزان مطلوب سرمایه و کاهش سرمایهگذاری میشود و بر عکس.
۵. افزایش نرخ تخفیف مالیاتی، سبب کاهش هزینه اجاره حقیقی سرمایه و بدنبال آن افزایش میزان مطلوب سرمایه و افزایش سرمایهگذاری میشود و بر عکس.
نظریه منابع داخلی
یکی دیگر از نظریههای سرمایهگذاری، نظریه منابع داخلی است و بر خلاف نظریه نئوکلاسیک سرمایهگذاری و سایر نظریههایی که نرخ بهره را عامل تعیینکننده حجم سرمایهگذاری میدانند، چندان بر نرخ بهره تاکید نمینماید. در این نظریه عامل موثر در تعیین میزان حجم مطلوب سرمایه و سرمایهگذاری، سود بنگاه میباشد و نه هزینه اجاره سرمایه و یا نرخ بهره بازار. براساس نظریه منابع داخلی (The Internal Fund Theory) ، بنگاهها برای تصمیمگیری در خصوص سطح مطلوب سرمایه و میزان سرمایهگذاری، متاثر از امکانات مالی و وجوه داخلی بنگاه میباشند. به طور کلی بنگاهها برای تامین مالی هزینههای سرمایهگذاری دو راه در پیش دارند. اول استفاده از منابع داخلی (مانند سودهای توزیع نشده و ذخیره استهلاک) و دوم استفاده از منابع خارجی (مانند انتشار اوراق سهام و یا اوراق قرضه) ولی راه حل دوم، بنگاه را با خطر ورشکستگی مواجه خواهد نمود و به همین دلیل بهتر است از منابع داخلی استفاده شود.
نظریه توبین (Q)
از نظر جیمز توبین سرمایهگذاری خالص، تابعی از Q یا نسبت ارزش بازاری داراییهای مالی شرکت به هزینه جایگزینی داراییهای حقیقی شرکت است. نسبت کیو توبین (Tobin's Q Ratio) توسط جیمز توبین، اقتصاددان برنده جایزه نوبل از دانشگاه ییل ارایه گردید. او باور داشت که داراییهای شرکت باید قابلیت جایگزینی ارزش بازار شرکت را داشته باشند. بدین ترتیب چنانچه ارزش بازار شرکت بیش از داراییهای آن باشد، این شرکت توانسته از داراییهای خود به شکل بهینه استفاده نماید. در این صورت ارزش سهام بیش از ارزش فعلی آن است ودر صورتیکه ارزش بازار شرکت، کمتر از ارزش داراییهای شرکت باشد، شرکت نتوانسته از داراییهای خود، به صورت بهینه استفاده نماید.
مدیریت ثروت (Wealth Management)
یکی از شاخههای مشاوره سرمایهگذاری است که نخستین بار در سال ۱۹۳۳ مورد استفاده قرار گرفت. بانکهای آمریکایی گلدمن ساکس و مورگان استنلی و نیز بانک سوئیسی یوبیاس نخستین موسسات خدمات مالی و بانکداری بودند که خدمات مدیریت ثروت را ارایه نمودند و در اواخر دهه ۱۹۹۰، مدیریت ثروت بیشترین رشد را در صنعت خدمات مالی از آن خود نمود. اگرچه رکود اقتصادی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ خسارات زیادی به بسیاری از دست اندرکاران مدیریت ثروت وارد کرد، اما این صنعت با توجه به زیرساختها و راهکارهایش، هنوز صنعت جذاب و قابل توجهی بهشمار میآید.
ثروت به مجموعه داراییهایی گفته میشود که دارای نقدشوندگی بالا بوده و میتوان با استفاده از اعتبار آنها کالا یا دارایی دیگری را خریداری کرد. این داراییها اغلب پول نقد، فلزات گرانبها، اوراق بهادار، حواله یا دیگر اعتباراتی هستند که رسما در یک کشور مورد استفاده قرار میگیرند. اما از آنجا که ثروت یا سرمایه به دلیل ماهیت ریسکپذیر خود، نیاز به مدیریت دارد، این سازوکاردر شیوههای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
سپردههای بانکی
اولین و ساده ترین گزینه مدیریت ثروت، سپردهگذاری بانکی است. بانکها به عنوان یک نهاد پولی مطمئن برای نگهداری داراییها در دسترس هستند و افراد می توانند برای حفظ ارزش دارایی خود و دریافت سودی متعارف و سایر تسهیلات اعتباری از خدمات بانکی بهره مند شوند.
سرمایه درگردش
پس از سپردههای بانکی دومین شیوه پرکاربرد برای مدیریت ثروت، سرمایه در گردش است. افراد می توانند با دارایی خود کالا یا دارایی دیگری خریداری و نگهداری نموده و در موارد مقتضی به مصرف کننده نهایی ارایه و به فروش رسانند. به این شیوه از فعالیتها که توسط سرمایه شخصی راهاندازی میشوند، سرمایه درگردش گفته میشود.
سرمایهگذاری مستقیم
در سرمایهگذاری مستقیم همواره از سخت افزار، نرم افزار و نظام های مدیریت به منظور تولید کالا یا خدمت استفاده می شود.
سرمایهگذاری غیرمستقیم
مدیریت سرمایه گذاری غیرمستقیم توسط یک نهاد مالی صورت میگیرد و نیازی به هیچگونه فعالیت فردی به جز دریافت سود یا مبادلات سرمایه در آن دیده نمیشود.
نظریه مدرن پرتفولیو Modern Portfolio Theory
این نظریه در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکوییتز و مبتنی بر متنوعسازی سبد سرمایهگذاری ارایه شد. براساس این نظریه افراد می توانند با در نظرگرفتن میزان مشخصی از ریسک، حداکثر بازده ممکن را از سبد سرمایه گذاری کسب نمایند. محاسبه ریسک از طریق فرمولهای واریانس و همبستگی بین داراییها صورت میپذیرد. سبد سرمایه گذاری شامل داراییهای کم ریسک و ریسک متوسط و پرریسک خواهد بود و میزان ریسک و بازده را نسبت هر یک از این داراییها در کل سبد سرمایهگذاری تعیین میکند.
در نظریه پرتفولیو دارایی ها و سرمایه گذاري هاي هر فرد باید به صورت سبدی متنوع باشد. یعنی سرمایه گذار با تشکیل سبدی از دارایی ها، ریسک سرمایه گذاري را به کمترین میزان تقلیل دهد. فلسفه پرتفولیو این است که با تشکیل سبد سهام و کاهش ریسک غیرسیستماتیک، سود انتظاري و با ریسک پایین تحصیل شود و هدف از تشکیل سبد سرمایه گذاري، تقسیم نمودن ریسک سرمایه گذاري بین چند دارایی است تا بدین ترتیب، سود اکتسابی از یک دارایی ، زیان دارایی دیگر را جبران نماید.
4- اصول تشکیل سبد (اصول مدیریت راهبردی سبد)
5. ساختار سبد سرمایه گذاری شخصی(خصوصی)
سبد سرمایه گذاری شخصی افراد تابعی از چهار عامل اساسی است:
1. میزان ثروت
2. درجه ریسک پذیری
3. شرایط محیط اقتصادی
4. افق سرمایه گذاری
نمونه ای از سبد پیشنهادی برای افراد با ثروت بالا در تصویر زیر ارایه شده است:
6. مدل "مدیریت ثروت خصوصی" ارایه شده توسط CFA Institute
7- مدل پیشنهادی سبد ثروت خانوادگی
1-7- مبانی سرمایه گذاری
چرخه درآمد و سرمایه گذاری
سرمایهگذاری؛ به افزایش داراییهای سرمایه ای اشاره دارد و شامل سرمایهگذاری توسط کسبوکارها، افراد و دولتها است. سرمایه گذاری تجاری(کسب و کارها) بین 65 تا 85 درصد کل سرمایه گذاری در اکثر کشورهای G7 را شامل می شود.
سرمایه گذاران به دو دلیل اصلی سرمایه گذاری می کنند:
1. جایگزینی ماشین آلات، تجهیزات یا ساختمان های فرسوده یا از کار افتاده نیازمند سرمایه گذاری است. این رفتار به عنوان مصرف سرمایه شناخته می شود و از استهلاک مستمر دارایی های سرمایه ای ثابت ناشی می شود.
2. سرمایه گذاری برای خرید ماشین آلات، تجهیزات یا ساختمان های جدید به منظور افزایش ظرفیت تولید انجام می شود. این اقدام منجر به کاهش هزینه های بلند مدت، افزایش رقابت و افزایش سود سرمایه گذاران می شود.
سرمایه گذاری ناخالص شامل هر دو نوع مخارج سرمایه گذاری است، اما سرمایه گذاری خالص فقط دارایی های جدید را اندازه گیری می کند و این رابطه در معادله زیر بیان می شود:
سرمایه گذاری خالص = سرمایه گذاری ناخالص - استهلاک
به عنوان مثال، اگر یک شرکت هواپیمایی پنج هواپیمای فرسوده را با هواپیمای مشابه جدید جایگزین کند و دو فروند هواپیمای دیگر بخرد تا بتواند به مقصدهای بیشتری پرواز کند، سرمایهگذاری ناخالص هفت، سرمایهگذاری جایگزین پنج و سرمایهگذاری خالص دو هواپیما میشود.
در تئوری اقتصادی، سرمایه گذاری خالص از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا زمینه رشد اقتصادی را فراهم می کند.
سرمایه گذاری مولد و غیرمولد
دو تعریف اقتصادی و مالی از "سرمایه گذاری مولد (Productive investment) و غیرمولد (Unproductive investment)" بیان شده است:
1. سرمایه گذاری مولد به معنای تولید کالا و خدمات است.
2. سرمایه گذاری غیرمولد فرایندی است که صرفا سرمایه کنونی را افزایش می دهد.
بازارهای اولیه و ثانویه
بازار اولیه(Primary Market) بازاری که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار عرضه و فروخته میشود، بازار اولیه نام دارد. در این بازار شرکتها بهطور مستقیم سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند که این کار در قالب پذیرهنویسی صورت میگیرد. پذیرهنویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر مؤسسات مجاز صورت میپذیرد. در این بازار فروشنده اوراق، شرکتی است که سهامش در حال عرضه است.
داراییهایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرارگرفته است (مرحله پذیرهنویسی)، برای معاملههای بعدی و مجدد، نیاز به بازار ثانویه (Secondary Market) دارد و اگر فردی که سهام شرکتی را در مرحله پذیرهنویسی خریداری کرده و حال قصد فروش این سهم به سایر سرمایهگذاران بازار را دارد، باید به بازار ثانویه مراجعه کرده و اقدام به فروش سهم خود کند.
2-7-تبیین گزینه ها و ابزارهای سرمایه گذاری Plan A و Plan B
3-7- ریسک و بازده
رابطه میان ریسک و بازده مستقیم است، بنابراین، به هرمیزان بازده مورد انتظار سرمایه گذار بالاتر باشد لازم است ریسک بالاتری را متحمل شود. از همین روی ابتدا میزان ریسکپذیری سرمایه گذار مشخص و تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد می شود.
4-7- آثار اقتصادی سرمایه گذاری ها
5.7. مدل پیشنهادی برای سرمایه گذاری
1.5.7. فرضیات کلیدی
الف. دراین مدل دارایی های شخصی و کالاهای مصرفی هر فرد و خانواده که از الزامات و نیازمندی های اولیه زندگی شهروندان است و متناسب با هنجارهای اجتماعی و الگوهای فردی اشخاص مشخص و تعیین می شوند از قبیل؛ مسکن ، خودرو ، زیور آلات و سایر کالاهای مصرفی از چرخه سرمایه گذاری خارج شده و به عنوان کالاهای مصرفی خانواده تلقی شده است. ب. منابع مالی و اقتصادی قابل سرمایه گذاری در سبد پیشنهادی از محل پس انداز شخص و خانواده تامین می شود. ج. الگوی مطلوبیت شخصی افراد متفاوت است و هر فرد بایستی براساس رضایتمندی از نتایج احتمالی تصمیم گیری نماید.
2.5.7. سبد پیشنهادی شخصی براساس ارزش ها، باورها و مطلوبیت مورد نظر مولف
جدول تخصیص دارایی ها (سبد سرمایه گذاری)
8. نتیجه گیری
شناخت بازارهای سرمایه گذاری (ماهیت و رفتار بازارها)، تعیین درجه ریسک پذیری سرمایه گذار، افق سرمایه گذاری و میزان مطلوبیت حاصل از طبقات و گروه های سرمایه پذیر ، چهار رکن سرمایه گذاری هستند که بی توجهی به ارکان موصوف خسارات مالی و معنوی احتمالی را برای سرمایه گذاران به دنبال خواهد داشت. رفتار بازارها در ادوار یک ، دو و سه ساله ممکن است متاثر از سیاست های اقتصادی و اجتماعی و با روند بلند مدت آن ها همگرایی نداشته باشد اما به طور معمول عملکرد بازارها در افق های بلندمدت بیش از 5 تا 10 ساله نرمال شده و از الگوی هارمونیک بلندمدت خود پیروی می کنند، بنابراین و براساس تحقیقات انجام شده از داده های تاریخی از بازارهای ایران و جهان، بازار سهام و اوراق بهادار در ادوار 10 تا 20 ساله بیشترین بازدهی را با اختلاف معنادار برای سرمایه گذاران ایجاد نموده است.
داریوش اسدی
مدیرعامل
شرکت سرمایه گذاری امیدآفرینان فرتاک